دیدگاه مقام معظم رهبری درمورد اشتغال زنان و نقش مادری
نوشته شده توسطفاطمه اوژند 22ام آذر, 1396ساعت: 16:39 منتشر شده در مورخ: 1395/02/19 شناسه خبر: 729250
دیدگاه مقام معظم رهبری در مورد اشتغال زنان و نقش مادری
دیدگاه مقام معظم رهبری در مورد اشتغال زنان و نقش مادری در نگاه رهبر معظم انقلاب اشتغال زنان، دارای جایگاه مهمی است. این اهمیت را در فرمایشات ایشان به وضوح میتوان دید، آنجا که میگویند: «اسلام با کار کردن زنان نه تنها موافق است، بلکه تا آنجایى که با شغل اساسى او که مهمترین شغل اوست - یعنى تربیت فرزند و حفظ خانواده - مزاحم نباشد، شاید لازم هم مىداند.» به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از زنان خبر؛ بیش از سه سال از سخنرانی رهبر انقلاب در جمع مردم بجنورد میگذرد، سفری که در آن، موضوع توقف سیاستهای کنترل جمعیت مطرح شد و ایشان ادامه سیاستهای کنترل جمعیت دهه ۷۰ را خطا دانستند:«ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺟﻮان، ﺑﺎﻧﺸﺎط، ﺗﺤﺼﯿﻠﮑﺮده و ﺑﺎﺳﻮاد ﮐﺸﻮر، اﻣﺮوز ﯾﮑﯽ از عوامل مهم ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﮐﺸﻮر اﺳﺖ. در همین آﻣﺎرهایی ﮐﻪ داده ﻣﯽ ﺷﻮد، ﻧﻘﺶ ﺟﻮانهای ﺗﺤﺼﯿﻞ ﮐﺮده و آﮔﺎه و ﭘﺮﻧﺸﺎط و ﭘﺮﻧﯿﺮو را ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﺪ. ﻣﺎ ﺑﺎﯾﺪ در ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺗﺤﺪﯾﺪ ﻧﺴﻞ، ﺗﺠﺪﯾﺪ ﻧﻈﺮ ﮐﻨﯿﻢ. ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺗﺤﺪﯾﺪ ﻧﺴﻞ در ﯾﮏ برههای از زﻣﺎن درﺳﺖ ﺑﻮد؛ ﯾﮏ اهدافی هم ﺑﺮاﯾﺶ ﻣﻌﯿﻦ ﮐﺮدﻧﺪ. آن طﻮری ﮐﻪ اﻓﺮاد ﻣﺘﺨﺼﺺ و ﻋﺎﻟﻢ و ﮐﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن ﻋﻠﻤِﯽ اﯾﻦ ﻗﺴﻤﺖ، ﺗﺤﻘﯿﻖ و ﺑﺮرﺳﯽ ﮐﺮدﻧﺪ و ﮔﺰارش دادﻧﺪ، ﻣﺎ در ﺳﺎل ۷۱ ﺑﻪ همان ﻣﻘﺎﺻﺪی ﮐﻪ از ﺗﺤﺪﯾﺪ ﻧﺴﻞ وﺟﻮد داﺷﺖ، رﺳﯿﺪﯾﻢ. از ﺳﺎل ۷۱ ﺑﻪ اﯾﻦ طﺮف، ﺑﺎﯾﺪ ﺳﯿﺎﺳﺖ را ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ دادﯾﻢ؛ ﺧﻄﺎ ﮐﺮدﯾﻢ، ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﺪادﯾﻢ. اﻣﺮوز ﺑﺎﯾﺪ اﯾﻦ ﺧﻄﺎ را ﺟﺒﺮان ﮐﻨﯿﻢ.»حالا زوجها با وجود ناهمواریهای مسیر فرزندآوری، در این مهم گام برداشتهاند، آن گونه که در سال ۹۴، جمعیت کشور، شاهد افزایش ۶۵ هزار نفری جمعیت بوده است. این فزونی سوالی جدی را در قبال زنانی که قرار است نقش مادری را برعهده بگیرند، مطرح میکند. سوال اینجاست؛ زنانی که سال هاست نقشهای اجتماعی آنان جایگزین نقش مادری شده حالا باید کدام نقش را مورد توجه قرار دهد؛ مادری یا مسئولیت اجتماعی؟ جایگاه زن در خانه رهبر معظم انقلاب همواره بر نقش محوری زنان در خانواده توجه جدی داشتهاند و پیش از آنکه زن را در هر یک از نقشهای مادری و همسری، خواهری و دختری ببینند، در جایگاه عضو اصلی خانواده مورد توجه داشتهاند. ایشان در یکی از بیانات خود، میفرمایند: «در خانواده، همسر و مادر عضو اصلى است. زن در این مجموعه، جاى بسیار اساسى و رفیعى دارد. به همین خاطر، وقتى اصل خانواده -یعنى زن - متزلزل است، در آنجا هیچ چیزى در جاى خودش قرار ندارد.»ایشان فارغ از نگاههای فمنیستی و غرب زده، شجاعانه به نقش زن در خانواده توجه دارند و اصالت زن را به زندگی خانوادگی میدهند و میفرمایند: «بعضیها خیال مىکنند اگر زنى کارش عبارت از همان کار داخل خانه باشد، این اهانت به زن است؛ نه، این هیچ اهانت نیست؛ بلکه مهمترین کار براى زن، این است که زندگى [خانواده] را سر پا نگهدارد.» تاثیر اجتماعی اشتغال زنان در نگاه رهبر معظم انقلاب اشتغال زنان، دارای جایگاه مهمی است. این اهمیت را در فرمایشات ایشان به وضوح میتوان دید، آنجا که میگویند: «اسلام با کار کردن زنان نه تنها موافق است، بلکه تا آنجایى که با شغل اساسى او که مهمترین شغل اوست - یعنى تربیت فرزند و حفظ خانواده - مزاحم نباشد، شاید لازم هم مىداند.»البته ایشان نکاتی را از قیود حضور اجتماعی زنان میدانند و میفرمایند: «اشتغال بانوان از جملهى چیزهائى است که ما با آن موافقیم. بنده با انواع مشارکتهاى اجتماعى موافقم؛… منتها دو سه تا اصل را باید ندیده نگرفت. یک اصل این است که این کار اساسى را - که کارِ خانه و خانواده و همسر و کدبانویى و مادرى است - تحتالشعاع قرار ندهد.» جایگاه مادری در نگاه رهبر انقلاب، مادری جایگاه ویژهای دارد. جایگاهی بیبدیل که به سادگی از کنار آن نمیگذرند و در این باره میفرمایند: «یکى از وظایف مهم زن، عبارت از این است که فرزند را با عواطف، با تربیت صحیح، با دل دادن و رعایت و دقت، آن چنان بار بیاورد که این موجود انسانى - چه دختر و چه پسر - وقتى که بزرگ شد، از لحاظ روحى، یک انسان سالم، بدون عقده، بدون گرفتارى، بدون احساس ذلت و بدون بدبختیها و فلاکتها و بلایایى که امروز نسلهاى جوان و نوجوان غربى در اروپا و امریکا به آن گرفتارند، بار آمده باشد.»رهبر انقلاب بیتوجهی و محروم کردن فرزندان از موهبت محبت مادر را، ضرر فردی و اجتماعی میدانند و در این زمینه میگویند: «بهترین روش تربیت فرزند انسان، این است که در آغوش مادر و با استفاده از مهر و محبّت او پرورش پیدا کند. زنانى که فرزند خود را از چنین موهبت الهى محروم مىکنند، اشتباه میکنند؛ هم به ضرر فرزندشان، هم به ضرر خودشان و هم به ضرر جامعه اقدام کردهاند. اسلام، این را اجازه نمىدهد.»توجه به نقش مادری و فرزندآوری در نگاه رهبر، دارای چنان جایگاهی است که ایشان خودداری از تولد فرزند را مخالف رضایت خداوند میدانند و میگویند: «از جمله وظایفى که برعهده زنان در داخل خانه و خانواده است، مسئله تربیت فرزند است. زنانى که به خاطر فعّالیتهاى خارج از خانواده، از آوردن فرزند استنکاف مىکنند، برخلاف طبیعت بشرى و زنانه خود اقدام مىکنند. خداوند به این راضى نیست. کسانى که فرزند و تربیت فرزند و شیردادن به بچه و در آغوش مهر و عطوفت بزرگ کردن فرزند را براى کارهایى که خیلى متوقّفِ به وجود آنها هم نیست، رها مىکنند، دچار اشتباه شدهاند.»در این زمینه اغلب افراد به نفع یکی از دو جنبه نقش زنان، نقش دیگر را مصادره میکنند. یعنی اگر قرار است که زنان، به نقش مادری خود توجه و تمرکز داشته باشند باید از اشتغال و حضور اجتماعی معاف باشند و بالعکس. اما رهبر فرزانه انقلاب، با هر گونه نگاه افراطی و مصادره یکی از نقشهای زنان به نفع نقش دیگر، مخالفت میکنند و میفرمایند: «بعضى افراط مىکنند، بعضى تفریط مىکنند. بعضى مىگویند چون فعّالیت اجتماعى اجازه نمىدهد به خانه و شوهر و فرزند برسیم، پس فعّالیت اجتماعى نباید بکنیم. بعضى مىگویند چون خانه و شوهر و فرزند، اجازه نمىدهد فعّالیت اجتماعى بکنیم، پس شوهر و فرزند را باید رها کنیم. هر دو غلط است. نه این را به خاطر آن، نه آن را بهخاطر این، نباید از دست داد.»به نظر میرسد رهبر انقلاب با وجود تاکید فراوان بر ایفای نقش مادری برای زنان و تاکید بر انجام آن، هیچ اعتقادی به حذف یک نقش برای ایفای نقش دیگر ندارند؛ بلکه اتفاقا بر کیفیت این نقش اعتقاد ویژهای دارند. به عبارتی آنچه که رهبر در زمینه اشتغال مادران (و نه برعهده گرفتن پستهای مدیریتی) مورد تاکید قرار میدهند، بایدها و نبایدهایی دارد که برخی از آنها اینهاست؛ اولا آسیب نرسیدن به نقشهای اصیل زن، یعنی مادری و همسری، و بحث رعایت حریم محرم و نامحرم و پرهیز از اختلاط و تأکید بر نقشهای همسری و مادری به گونهای که کودک، آسیب نبیند.ثانیا ایشان معتقدند باید برای حفظ ظرفیت بانوان در جامعه و نقشآفرینی آنان، تلاش شود و به بهانه مادری، نباید نقش اجتماعی آنان را در جامعه نادیده بگیریم.
خواص آویشن ومضرات
نوشته شده توسطفاطمه اوژند 22ام آذر, 1396خواص و مضرات آویشن این گیاه میتواند درمانی طبیعی و بی خطر برای نفخ معده، بوی بد دهان، گلودرد، آب ریزش بینی، سرفه، تعریق و غیره باشد. آویشن یک گیاه معجزهگر است و جا دارد که در هر آشپزخانهای وجود داشته باشد. باید بدانید که آویشن میتواند درمانی طبیعی و بی خطر برای نفخ معده، بوی بد دهان، گلودرد، آب ریزش بینی، سرفه، تعریق و غیره باشد. در این مطلب سعی داریم گوشهای از خواص درمانی این گیاه معجزه گر را نشان داده و روش استفادهی آن را بیان کنیم. با ما همراه باشید. آویشن برای مقابله با نفخ معده : آویشن حاوی ترکیبات تلخ مزهای است که میتواند به هضم غذا کمک کند. اگر دچار نفخ، سنگینی، گرفتگی عضلات معده و در حالت کلی هر نوع مشکل مربوط به دستگاه گوارش هستید بعد از غذا از آویشن استفاده کنید. روش مصرف : یک نوک انگشت برگ خشک آویشن را در یک فنجان بریزید و با آبجوش پُر کنید. در فنجان را بپوشانید و اجازه دهید که به مدت 5 تا 10 دقیقه دم بکشد. محلول را صاف کنید. بعد از دو وعدهی اصلی، یک فنجان از این جوشانده میل کنید. این دورهی درمانی را بیش از 3 هفته ادامه ندهید. آویشن جلوی تعریق زیاد پاها را میگیرد آویشن یک دئودورانت یا بو گیر طبیعی و فوقالعاده موثر محسوب میشود. روش استفاده : 50 گرم آویشن خشک را در دو لیتر آب ریخته و بجوشانید. سپس در ظرف را بگذارید و شعله را خاموش کنید. اجازه دهید محلول به مدت 15 تا 20 دقیقه دم بکشد. سپس آن را صاف کنید و داخل تشت یا وان حمام بریزید. به مدت 10 دقیقه پاهایتان را در این محلول قرار دهید. آویشن برای درمان آفت و بوی بد دهان : آویشن یک گیاه ضدعفونی کننده و التیام بخش است. برای همین میتوان از آن برای درمان آفتها و التهاب لثه و همچنین برای پایان دادن به کابوس بوی بد دهان استفاده کرد. روش استفاده : برای غرغره کردن یک لیوان آب را بجوشانید و سپس یک قاشق چایخوری آویشن را در آن ریخته و به مدت 1 تا 2 دقیقه بجوشانید. محلول را صاف کنید و روزانه چند بار غرغره کنید. خواص عسل آویشن،آویشن و بارداری،خواص عرق آویشن,خواص آویشن کوهی آویشن حاوی ترکیبات تلخ مزهای است که میتواند به هضم غذا کمک کند آویشن برای مقابله با برونشیت، آنژین، سینوزیت و گریپ : آویشن برای مقابله با عفونتهای مجاری تنفسی فوقالعاده است. این گیاه شگفت انگیز باعث تعریق بیشتر میشود و همین امر تب را کاهش میدهد. آویشن با سرماخوردگی مقابله کرده و ضد اسپاسم است برای همین سرفه را از بین میبرد. نتایج پژوهشها نشان میدهد که مصرف شربت آویشن باعث کاهش دوره و شدت علائم برونشیت شده و ضدسرفه است. روش مصرف : برای مقابله با سرفه یک مشت آویشن تازه یا خشک را در یک لیتر آب ریخته و به مدت 20 تا 25 دقیقه بجوشانید. محلول را صاف کرده و با عسل شیرین کنید. هر دو ساعت یک بار یک فنجان از این جوشانده میل کنید. توجه داشته باشید که این دورهی درمانی را نباید بیش از 3 هفته دنبال کنید. یک قطره افشرهی خوراکی آویشن را در یک پیاله آب گرم (نه جوش) بچکانید. حولهای روی سرتان انداخته و بخور بگیرید. میتوانید از برگهای خشک آویشن نیز بخور درست کنید. برای این کار یک قاشق غذاخوری آویشن خشک را در یک لیوان آب سرد به مدت یک ساعت بخیسانید و سپس با شعلهی کم آن را داغ کنید. بعد بخور بگیرید. توجه داشته باشید اگر علائم سرماخوردگی، برونشیت و غیره برطرف نشد حتماً به پزشک مراجعه کنید. آویشن جلوی ضعف را میگیرد : آویشن خاصیت تقویتکنندگی دارد. برای همین توصیه میکنیم اگر دچار خستگی، ضعف، کاهش قوای بدن، کم خونی و افسردگی شدهاید به سراغ آویشن بروید. روش استفاده : در 150 میلی لیتر آب جوش یک قاشق چایخوری کوچک آویشن بریزید. در ظرف را بگذارید و اجازه دهید به مدت 10 تا 15 دقیقه دم بکشد. محلول را صاف کرده و روزانه دو فنجان از این جوشانده میل کنید. از این گذشته میتوانید در حمام نیز از خواص این گیاه استفاده کنید. برای این کار 60 گرم آویشن را در یک لیتر آب بریزید و بگذارید بجوشد. در ظرف را بگذارید و زیر شعله را کم کنید و بگذارید به مدت 15 تا 20 دقیقه دم بکشد. محلول را صاف کرده و در آب وان بریزید. 15 دقیقه در وان آب دراز بکشید تا خستگیتان از بین برود. توجه داشته باشید که حمام آویشن برای تسکین دردهای روماتیسم هم مفید است. خواص عسل آویشن،آویشن و بارداری،خواص عرق آویشن,خواص آویشن کوهی آویشن برای مقابله با عفونتهای مجاری تنفسی فوقالعاده است آویشن برای تسکین گلودرد : آویشن برای کاهش التهاب گلوی ناشی از لارنژیت یک درمان موثر محسوب میشود. روش مصرف : غرغره کردن با محلول آویشن التهاب گلو را کاهش میدهد. برای این کار 5 گرم برگ خشک آویشن را در 100 سیسی آب جوش ریخته و به مدت 10 دقیقه بجوشانید. دهانتان را با این محلول شستشو دهید. این دوره را بیش از 3 هفته دنبال نکنید. در صورت برطرف نشدن علائم بیماری به پزشک مراجعه کنید. مضرات آویشن : توجه داشته باشید که در مورد گیاهان و داروهای گیاهی نیز همیشه مورد منع مصرف وجود دارد. مصرف آویشن برای افراد آلرژیک مورد منع مصرف دارد. از این گذشته زنان باردار، شیرده و کودکان نیز نباید از افشرهی خوراکی آویشن استفاده کنند. منبع:oabab.net
سخنان رهبر در مورد حجاب
نوشته شده توسطفاطمه اوژند 22ام آذر, 1396حجاب و عفاف از دیدگاه رهبر معظّم انقلاب سخنان رهبری در دی ماه سال 1368 مسألهٔ حجاب، به معناى منزوىكردن زن نيست. اگر كسى چنين برداشتى از حجاب داشته باشد، برداشتش كاملاً غلط و انحرافى است. مسأله حجاب، به معناى جلوگيرى از اختلاط و آميزش بىقيدوشرط زن و مرد در جامعه است. سخنان رهبری در مهر ماه سال 1369 اگر در جهت ايجاد حجاب، يک ذره نسبت به لباس افراد اين جوامع تعرض بشود، همهٔ دنيا را غوغا برمیدارد؛ ولى اگر در جهت كشف حجاب، به لباس كسى تعرض بشود، يكصدم آن در دنيا غوغا نمیشود! سخنان رهبری در دی ماه سال 1370 مسألهٔ حجاب، مسألهای است كه اگرچه مقدمهای است براى چيزهاى بالاتر، امّا خود يک مسألهٔ ارزشى است. ما كه روى حجاب اينقدر مقيّديم، به خاطر اين است كه حفظ حجاب به زن كمک مىكند تا بتواند به آن رتبهٔ معنوى عالى خود برسد و دچار آن لغزشگاههاى بسيار لغزندهای كه سر راهش قرار دادهاند، نشود. بايد توجه كنيد كه هيچ بحثى در اين زمينههاى مربوط به پوشش زن، از هجوم تبليغاتى غرب متأثر نباشد؛ اگر متأثر از آن شد، خراب خواهد شد. مثلاً بياييم با خودمان فكر كنيم كه حجاب داشته باشيم، امّا چادر نباشد؛ اين فكر غلطى است. نه اينكه من بخواهم بگويم چادر، نوع منحصر است؛ نه، من مىگويم چادر بهترين نوع حجاب است؛ يک نشانهٔ ملّى ماست؛ هيچ اشكالى هم ندارد؛ هيچ منافاتى با هيچ نوع تحركى هم در زن ندارد. اگر واقعاً بناى تحرّک و كار اجتماعى و كار سياسى و كار فكرى باشد، لباس رسمى زن مىتواند چادر باشد و - همانطور كه عرض كردم - چادر بهترين نوع حجاب است. سخنان رهبری در آذر ماه سال 1371 ما زن را به عفّت، به عصمت، به حجاب، به عدم اختلاط و آميزش بىحد و مرز ميان زن و مرد، به حفظ كرامت انسانى، به آرايش نكردن در مقابل مرد بيگانه - براى آنكه چشم او لذّت نبرد - دعوت مىكنيم. در محيط دانشگاهها، خانمهاى دانشجو و استاد بايد بكوشند روحيه و فرهنگ اسلامى را ترويج كنند. اجازه ندهيد به كسانى - اگر خداى نكرده در دانشگاههاى كشور هستند - كه نسبت به حجاب اسلامى يا زنان و دانشجويان دخترِ مسلمان بىاحترامى كنند. اجازه ندهيد كه اينها بتوانند افكار فاسد را منتشر كنند. سخنان رهبری در مهرماه سال 1373 مردم ما چادر را انتخاب كردهاند. البته ما هيچوقت نگفتيم كه «حتماً چادر باشد، و غيرچادر نباشد.» گفتيم كه «چادر بهتر از حجابهاى ديگر است.» ولى زنان ما مىخواهند حجاب خودشان را حفظ كنند. چادر را هم دوست دارند. چادر، لباس ملّى ماست. چادر، پيش از آنكه يک حجاب اسلامى باشد، يک حجاب ايرانى است. مال مردم ما و لباس ملّى ماست. سخنان رهبری در اسفند ماه سال 1375 حجاب، يكى از وسايل امنيت است. با حجاب زنِ مسلمان، هم خود زنِ مسلمان امنيت پيدا مىكند و هم مردان مسلمان امنيت پيدا مىكنند. سخنان رهبری در مهر ماه سال 1376 هر حركتى كه براى دفاع از زنان انجام مىگيرد، بايد ركن اصلى آن رعايت عفاف زن باشد. عفّت در زن، وسيلهاى براى تعالى و تكريم شخصيت زن در چشم ديگران، حتّى در چشم خودِ مردان شهوتران و بىبندوبار است. عفّت زن، مايهٔ احترام و شخصيت اوست. اين مسأله حجاب و مَحرم و نامَحرم و نگاه كردن و نگاه نكردن، همه به خاطر اين است كه قضيه عفاف در اين بين سالم نگه داشته شود. عفّت در زن، وسيلهاى براى تعالى و تكری شخصيّت زن در چشم ديگران، حتّى در چشم خودِ مردان شهوتران و بىبندوبار است. عفّت زن، مايهٔ احترام و شخصيّت اوست. اين مسأله حجاب و مَحرم و نامَحرم و نگاه كردن و نگاه نكردن، همه به خاطر اين است كه قضيه عفاف در اين بين سالم نگه داشته شود. سخنان رهبری در مهر ماه سال 1377 ما حجاب را لباس «مشاركت اجتماعى» زنان مىدانيم و اگر نباشد، واقعاً در عرصهٔ اجتماع، مشكل داريم و واقعاً هيچوقت احساس نكردهايم كه اين براى ما سختى و مشكلى به وجود آورده است. ما با داشتن حجاب، احساس راحتى خيلى بيشترى مىكنيم. سخنان رهبری در بهمن ماه سال 1377 ما در مورد خانمها، حجاب و آن حفاظ زنانه را - كه در واقع احترام به زن است - مظهر تقوا مىدانيم. سخنان رهبری در اسفند ماه سال 1377 حجاب، ارزشى است منطبق با طبيعت انسان. سخنان رهبری در اردیبهشت ماه سال 1382 عظمت زن به اين نيست كه بتواند چشم مردها را، هوس هوسرانان را به خودش جلب كند؛ اين افتخارى براى يک زن نيست؛ اين تجليل زن نيست؛ اين تحقير زن است. عظمت زن آن است كه بتواند حجب و حيا و عفاف زنانه را كه خدا در جبلّت زن وديعه نهاده است، حفظ كند؛ اين را بياميزد با عزّت مؤمنانه؛ اين را بياميزد با احساس تكليف و وظيفه. سخنان رهبری در خرداد ماه سال 1383 اگر شما آقا، محرم و نامحرم را رعايت نكرديد، اگر دوستِ جنس مخالف پيدا كرديد، اگر با همه گرم گرفتيد، اگر حجاب رعايت نشد، اگر صد جور زن با آرايشهای گوناگون در مقابل شما رژه رفتند؛ و نيز اگر شما خانم، هرجا يک مرد چنين و چنانی را ديديد و به او خيره شديد و نگاه كرديد و چه و چه كرديد، نتيجه چه میشود؟ نتيجه اين میشود كه همسر خودت از نظر تو ديگر آن جاذبهای را كه محبّت ايجاد كند، نخواهد داشت. شما هر كس هم كه باشد، ولو حضرت يوسف، بعد از يک ماه يواش يواش عادی میشود. حضرت يوسف هم اولش خيلی برجسته است؛ زليخا هم اولش خيلی برجسته است؛ امّا بعد يواش يواش عادی میشود؛ ولی آن بيرونی نو است. سخنان رهبری در دی ماه سال 1386 حجاب، تكريم آن كسى است كه در حجاب است. حجاب زن، تكريم زن است. در ايران باستانى زنهاى اعيان و اشراف و رؤسا همه باحجاب بودند؛ زنهاى افراد پائين و طبقات پست، نه، بىحجاب هم مىآمدند؛ مانعى هم نبود. اسلام آمد اين تبعيض را گذاشت كنار، گفت نخير، زن بايد باحجاب باشد؛ يعنى اين تكريم مال همهٔ زنان است. برداشتن حجاب، مقدمهاى براى برداشتن عفّت بود؛ براى برداشتن حيا در جامعهٔ اسلامى بود؛ براى سرگرم كردن مردم به عامل بسيار قوى و نيرومند جنسى بود؛ براى اينكه از همهٔ كارهاى ديگر بمانند؛ و يک مدّتى هم موفق شدند، امّا ايمان عميق ملّت ايران نگذاشت. سخنان رهبری در مهر ماه سال 1388 نگاه عمومى به زن كه در فرهنگ غربى نهادينه شده، نگاه غلطى است؛ نگاه ابزارى است، نگاه اهانتآميز است. از نظر غرب، علّت اينكه شما نبايد توى چادر باشيد، نبايد حجاب داشته باشيد، اين نيست كه آزاد باشيد. شما داريد میگوئيد من با حجاب هم آزادى دارم. او چيز ديگرى مورد نظرش است؛ زن را براى نوازش چشم مرد، براى بهرهورى نامشروع مرد، میخواهند به شكل خاصّى در جامعه ظاهر بشود. اين، بزرگترين اهانت به زن است؛ حالا ولو با چندين لفّاف تعارفآميز اين را بپوشانند و اسمهاى ديگرى رويش بگذارند. سخنان رهبری در خرداد ماه سال 1390 سياست راهبردىِ اساسىِ بنيانى غرب بر عرضه شدن و هرزه شدن زن است و حجاب مخالف آن است. سخنان رهبری در اردیبهشت ماه سال 1391 خانمها خيلى بايد مراقبت كنند مسئلهٔ حجاب را، مسئلهٔ عفاف را؛ وظيفهٔ آنهاست، افتخار آنهاست، شخصيّت آنهاست. حجاب مايهٔ تشخّص و آزادى زن است؛ برخلاف تبليغات ابلهانه و ظاهربينانهٔ مادّیگرايان، مايهٔ اسارت زن نيست. زن با برداشتن حجابهاى خود، با عريانكردن آن چيزى كه خداى متعال و طبيعت پنهان بودن آن را از او خواسته، خودش را كوچک میكند، خودش را سبک میكند، خودش را كمارزش میكند. حجاب وقار است، متانت است، ارزشگذارى زن است، سنگين شدن كفهٔ آبرو و احترام اوست؛ اين را بايد خيلى قدر دانست و از اسلام بايد به خاطر مسئلهٔ حجاب تشكر كرد؛ اين جزو نعمتهاى الهى است.
سخنان رهبر در مورد حجاب
نوشته شده توسطفاطمه اوژند 22ام آذر, 1396حجاب و عفاف از دیدگاه رهبر معظّم انقلاب سخنان رهبری در دی ماه سال 1368 مسألهٔ حجاب، به معناى منزوىكردن زن نيست. اگر كسى چنين برداشتى از حجاب داشته باشد، برداشتش كاملاً غلط و انحرافى است. مسأله حجاب، به معناى جلوگيرى از اختلاط و آميزش بىقيدوشرط زن و مرد در جامعه است. سخنان رهبری در مهر ماه سال 1369 اگر در جهت ايجاد حجاب، يک ذره نسبت به لباس افراد اين جوامع تعرض بشود، همهٔ دنيا را غوغا برمیدارد؛ ولى اگر در جهت كشف حجاب، به لباس كسى تعرض بشود، يكصدم آن در دنيا غوغا نمیشود! سخنان رهبری در دی ماه سال 1370 مسألهٔ حجاب، مسألهای است كه اگرچه مقدمهای است براى چيزهاى بالاتر، امّا خود يک مسألهٔ ارزشى است. ما كه روى حجاب اينقدر مقيّديم، به خاطر اين است كه حفظ حجاب به زن كمک مىكند تا بتواند به آن رتبهٔ معنوى عالى خود برسد و دچار آن لغزشگاههاى بسيار لغزندهای كه سر راهش قرار دادهاند، نشود. بايد توجه كنيد كه هيچ بحثى در اين زمينههاى مربوط به پوشش زن، از هجوم تبليغاتى غرب متأثر نباشد؛ اگر متأثر از آن شد، خراب خواهد شد. مثلاً بياييم با خودمان فكر كنيم كه حجاب داشته باشيم، امّا چادر نباشد؛ اين فكر غلطى است. نه اينكه من بخواهم بگويم چادر، نوع منحصر است؛ نه، من مىگويم چادر بهترين نوع حجاب است؛ يک نشانهٔ ملّى ماست؛ هيچ اشكالى هم ندارد؛ هيچ منافاتى با هيچ نوع تحركى هم در زن ندارد. اگر واقعاً بناى تحرّک و كار اجتماعى و كار سياسى و كار فكرى باشد، لباس رسمى زن مىتواند چادر باشد و - همانطور كه عرض كردم - چادر بهترين نوع حجاب است. سخنان رهبری در آذر ماه سال 1371 ما زن را به عفّت، به عصمت، به حجاب، به عدم اختلاط و آميزش بىحد و مرز ميان زن و مرد، به حفظ كرامت انسانى، به آرايش نكردن در مقابل مرد بيگانه - براى آنكه چشم او لذّت نبرد - دعوت مىكنيم. در محيط دانشگاهها، خانمهاى دانشجو و استاد بايد بكوشند روحيه و فرهنگ اسلامى را ترويج كنند. اجازه ندهيد به كسانى - اگر خداى نكرده در دانشگاههاى كشور هستند - كه نسبت به حجاب اسلامى يا زنان و دانشجويان دخترِ مسلمان بىاحترامى كنند. اجازه ندهيد كه اينها بتوانند افكار فاسد را منتشر كنند. سخنان رهبری در مهرماه سال 1373 مردم ما چادر را انتخاب كردهاند. البته ما هيچوقت نگفتيم كه «حتماً چادر باشد، و غيرچادر نباشد.» گفتيم كه «چادر بهتر از حجابهاى ديگر است.» ولى زنان ما مىخواهند حجاب خودشان را حفظ كنند. چادر را هم دوست دارند. چادر، لباس ملّى ماست. چادر، پيش از آنكه يک حجاب اسلامى باشد، يک حجاب ايرانى است. مال مردم ما و لباس ملّى ماست. سخنان رهبری در اسفند ماه سال 1375 حجاب، يكى از وسايل امنيت است. با حجاب زنِ مسلمان، هم خود زنِ مسلمان امنيت پيدا مىكند و هم مردان مسلمان امنيت پيدا مىكنند. سخنان رهبری در مهر ماه سال 1376 هر حركتى كه براى دفاع از زنان انجام مىگيرد، بايد ركن اصلى آن رعايت عفاف زن باشد. عفّت در زن، وسيلهاى براى تعالى و تكريم شخصيت زن در چشم ديگران، حتّى در چشم خودِ مردان شهوتران و بىبندوبار است. عفّت زن، مايهٔ احترام و شخصيت اوست. اين مسأله حجاب و مَحرم و نامَحرم و نگاه كردن و نگاه نكردن، همه به خاطر اين است كه قضيه عفاف در اين بين سالم نگه داشته شود. عفّت در زن، وسيلهاى براى تعالى و تكری شخصيّت زن در چشم ديگران، حتّى در چشم خودِ مردان شهوتران و بىبندوبار است. عفّت زن، مايهٔ احترام و شخصيّت اوست. اين مسأله حجاب و مَحرم و نامَحرم و نگاه كردن و نگاه نكردن، همه به خاطر اين است كه قضيه عفاف در اين بين سالم نگه داشته شود. سخنان رهبری در مهر ماه سال 1377 ما حجاب را لباس «مشاركت اجتماعى» زنان مىدانيم و اگر نباشد، واقعاً در عرصهٔ اجتماع، مشكل داريم و واقعاً هيچوقت احساس نكردهايم كه اين براى ما سختى و مشكلى به وجود آورده است. ما با داشتن حجاب، احساس راحتى خيلى بيشترى مىكنيم. سخنان رهبری در بهمن ماه سال 1377 ما در مورد خانمها، حجاب و آن حفاظ زنانه را - كه در واقع احترام به زن است - مظهر تقوا مىدانيم. سخنان رهبری در اسفند ماه سال 1377 حجاب، ارزشى است منطبق با طبيعت انسان. سخنان رهبری در اردیبهشت ماه سال 1382 عظمت زن به اين نيست كه بتواند چشم مردها را، هوس هوسرانان را به خودش جلب كند؛ اين افتخارى براى يک زن نيست؛ اين تجليل زن نيست؛ اين تحقير زن است. عظمت زن آن است كه بتواند حجب و حيا و عفاف زنانه را كه خدا در جبلّت زن وديعه نهاده است، حفظ كند؛ اين را بياميزد با عزّت مؤمنانه؛ اين را بياميزد با احساس تكليف و وظيفه. سخنان رهبری در خرداد ماه سال 1383 اگر شما آقا، محرم و نامحرم را رعايت نكرديد، اگر دوستِ جنس مخالف پيدا كرديد، اگر با همه گرم گرفتيد، اگر حجاب رعايت نشد، اگر صد جور زن با آرايشهای گوناگون در مقابل شما رژه رفتند؛ و نيز اگر شما خانم، هرجا يک مرد چنين و چنانی را ديديد و به او خيره شديد و نگاه كرديد و چه و چه كرديد، نتيجه چه میشود؟ نتيجه اين میشود كه همسر خودت از نظر تو ديگر آن جاذبهای را كه محبّت ايجاد كند، نخواهد داشت. شما هر كس هم كه باشد، ولو حضرت يوسف، بعد از يک ماه يواش يواش عادی میشود. حضرت يوسف هم اولش خيلی برجسته است؛ زليخا هم اولش خيلی برجسته است؛ امّا بعد يواش يواش عادی میشود؛ ولی آن بيرونی نو است. سخنان رهبری در دی ماه سال 1386 حجاب، تكريم آن كسى است كه در حجاب است. حجاب زن، تكريم زن است. در ايران باستانى زنهاى اعيان و اشراف و رؤسا همه باحجاب بودند؛ زنهاى افراد پائين و طبقات پست، نه، بىحجاب هم مىآمدند؛ مانعى هم نبود. اسلام آمد اين تبعيض را گذاشت كنار، گفت نخير، زن بايد باحجاب باشد؛ يعنى اين تكريم مال همهٔ زنان است. برداشتن حجاب، مقدمهاى براى برداشتن عفّت بود؛ براى برداشتن حيا در جامعهٔ اسلامى بود؛ براى سرگرم كردن مردم به عامل بسيار قوى و نيرومند جنسى بود؛ براى اينكه از همهٔ كارهاى ديگر بمانند؛ و يک مدّتى هم موفق شدند، امّا ايمان عميق ملّت ايران نگذاشت. سخنان رهبری در مهر ماه سال 1388 نگاه عمومى به زن كه در فرهنگ غربى نهادينه شده، نگاه غلطى است؛ نگاه ابزارى است، نگاه اهانتآميز است. از نظر غرب، علّت اينكه شما نبايد توى چادر باشيد، نبايد حجاب داشته باشيد، اين نيست كه آزاد باشيد. شما داريد میگوئيد من با حجاب هم آزادى دارم. او چيز ديگرى مورد نظرش است؛ زن را براى نوازش چشم مرد، براى بهرهورى نامشروع مرد، میخواهند به شكل خاصّى در جامعه ظاهر بشود. اين، بزرگترين اهانت به زن است؛ حالا ولو با چندين لفّاف تعارفآميز اين را بپوشانند و اسمهاى ديگرى رويش بگذارند. سخنان رهبری در خرداد ماه سال 1390 سياست راهبردىِ اساسىِ بنيانى غرب بر عرضه شدن و هرزه شدن زن است و حجاب مخالف آن است. سخنان رهبری در اردیبهشت ماه سال 1391 خانمها خيلى بايد مراقبت كنند مسئلهٔ حجاب را، مسئلهٔ عفاف را؛ وظيفهٔ آنهاست، افتخار آنهاست، شخصيّت آنهاست. حجاب مايهٔ تشخّص و آزادى زن است؛ برخلاف تبليغات ابلهانه و ظاهربينانهٔ مادّیگرايان، مايهٔ اسارت زن نيست. زن با برداشتن حجابهاى خود، با عريانكردن آن چيزى كه خداى متعال و طبيعت پنهان بودن آن را از او خواسته، خودش را كوچک میكند، خودش را سبک میكند، خودش را كمارزش میكند. حجاب وقار است، متانت است، ارزشگذارى زن است، سنگين شدن كفهٔ آبرو و احترام اوست؛ اين را بايد خيلى قدر دانست و از اسلام بايد به خاطر مسئلهٔ حجاب تشكر كرد؛ اين جزو نعمتهاى الهى است.
رمز های موفقیت از نکاه امیر المومنین
نوشته شده توسطفاطمه اوژند 22ام آذر, 1396مجله مبلغان آبان و آذر 1382، شماره 47 رمزهای موفقیت از نگاه امام علی علیه السلام (2) 86 اشاره در بخش نخست این مقاله که در مجله شماره 45 ارائه گردید، پنج مورد از رمزهای موفقیت از نگاه امام علی علیه السلام مورد بررسی قرار گرفت . در ادامه مقاله، شش رمز دیگر از رمزهای موفقیت بیان می شود . 6 . داشتن هدف داشتن هدف در زندگی از لوازم اصلی حیات سعادتمندانه و معنادار است . انسان زمانی امنیت خاطر و آرامش دارد که افق روشنی برای آینده خود ترسیم کند و با انگیزه و رضایت درونی برای رسیدن به آنچه در آن افق مد نظر دارد، تلاش کند . بدترین الت برای آدمی، زمانی است که احساس سرگردانی کند و بلاتکلیف بماند . هم چنان که همه مخلوقات از بزرگترین آنها گرفته تا کوچکترین موجودات، بر پایه هدفی خلق شده اند، انسان هم - که اعجوبه خلقت است - در این چرخه هستی بدون هدف نیست . به فرمایش امام علی علیه السلام: «فما خلق امرؤ عبثا; (1) کسی بدون هدف [و بیهوده آفریده نشده است .» انسانی که بدون هدف خلق نشده، کارها و اعمالش باید بر پایه هدفی صورت بگیرد . در این عمر کوتاه زندگی، رسیدن به همه اهداف و آرزوها ممکن نیست، بنابراین باید هدفی را که ارزشمندتر است انتخاب نمود . اگر اهداف متفاوت و متعدد دنبال شود نتیجه ای جز شکست و ناکامی نخواهد داشت: «من اوما الی متفاوت خذلته الحیل; (2) کسی که به کارهای مختلف بپردازد، نقشه ها [و پیش بینیهایش] به جایی نمی رسد .» و اگر بجایی هم رسید مسائل مهمتر را ضایع خواهد کرد، چنان که علی علیه السلام فرمودند: «من اشتغل بغیر المهم ضیع الاهم; (3) کسی که به امور غیر مهم بپردازد، مسائل مهم تر را ضایع می سازد .» کسی که دنبال موفقیت در کارهاست باید در ابتدای امر، هدف خود را مشخص کند و بعد از اینکه مهمترین هدف را شناسایی کرد، با تمام توان جهت رسیدن به آن تلاش نماید، چرا که موفقیت انسان در کارهایی است که فکر و اندیشه را در همان کار بکار می گیرد . امام علی علیه السلام فرمودند: «ان رایک لا یتسع لکل شی ء ففرغه للمهم; (4) فکر تو وسعتی که همه امور را فرا بگیرد ندارد، پس آن را برای امور مهم فارغ بگذار .» البته به این نکته نیز باید توجه کرد که انسان برای رسیدن به هدف مجاز نیست از هر وسیله ای استفاده کند . به دیگر سخن هیچ وقت هدف وسیله را توجیه نمی کند، علی علیه السلام در این زمینه فرمودند: «ما ظفر من ظفر الاثم به والغالب بالشر مغلوب; (5) کسی که گناه به وسیله او پیروز شود، پیروز نیست و کسی که با بدی غلبه کند، شکست خورده است .» 7 . داشتن همت یکی از نیروهای نهفته در وجود انسان، قوه اراده است که اگر به پرورش و تقویت آن پرداخته شود، بسیاری از مشکلات روحی و جسمی را می توان درمان نمود . داشتن اراده ای قوی و همتی عالی، از نشانه های مؤمن است . علی علیه السلام در بیان صفات مؤمن می فرمایند: «بعید همه; (6) همتش بلند است .» حضرت امیر علیه السلام قدر هر انسانی را به اندازه همتش می داند و می فرماید: «قدر الرجل علی قدر همته; (7) قیمت و ارزش آدمی به قدر همت اوست .» همت بلند دار که مردان روزگار از همت بلند به جایی رسیده اند همت بلند دار که نزد خدا و خلق باشد به قدر همت تو اعتبار تو (8) از نکات قابل توجه در این بحث این است که بلند همتی با تن پروری سازگار نیست . طالب موفقیت باید خود را از تن پروری بدور کند و با تمام توان خود، به تلاش و کوشش بپردازد . علی علیه السلام می فرمایند: «فشدوا عقد المازر واطووا فضول الخواصر ولا تجتمع عزیمة وولیمة; (9) پس کمربندها را محکم ببندید و دامن همت بر کمر زنید که به دست آوردن ارزشهای والا با خوشگذرانی میسر نیست .» همچنین باید از همراهی با انسانهای دون همت و بدون پشتکار پرهیز کرد و بر آنها تکیه نزد . آن حضرت توصیه کردند: «ولا تامنن ملولا; (10) بر آنکس که پشت کار ندارد تکیه مکن .» آفت دونان به عالی همتان هم می رسد دایما از کج نهادن پای سر دارد خطر (11) 8 . داشتن دوست خوب خداوند انسان را موجودی نیازمند به غیر خلق کرده است یعنی جامعه انسانها طوری است که هر کسی به دیگری محتاج است . در این میان نقش گروه همسالان و بخصوص دوستان حساس و خطیر است . درباره نقش دوستان همین نکته کافی است که شخصیت هر انسان را در اجتماع با دوستان او می سنجند، همچنان که حضرت علی علیه السلام فرمودند: «فان الصاحب معتبر بصاحبه; (12) هر کس را از آن که دوست اوست، می شناسند .» شکی نیست که دوستان هر انسانی، اساسی ترین نقش را در موفقیت او ایفا می کنند و گاهی در اثر کم توجهی و یا بی توجهی، همین دوستان به اصطلاح صمیمی، مایه بدبختی و هلاکت می شوند . حضرت علی علیه السلام فرزند خود را از مصاحبت با دوستان ناباب برحذر می دارند و می فرمایند: «یا بنی ایاک ومصادقة الاحمق فانه یرید ان ینفعک فیضرک وایاک ومصادقة البخیل فانه یقعد عنک احوج ما تکون الیه وایاک ومصادقة الفاجر فانه یبیعک بالتافه وایاک ومصادقة الکذاب فانه کالسراب، یقرب علیک البعید ویبعد علیک القریب; (13) پسرم! از دوستی با احمق بپرهیز، چرا که می خواهد به تو نفعی رساند اما دچار زیانت می کند، از دوستی با بخیل بپرهیز، زیرا آنچه را که سخت به آن نیاز داری از تو دریغ می دارد . و از دوستی با بدکار بپرهیز که با اندک بهایی تو را می فروشد . و از دوستی با دروغگو بپرهیز که او به سراب بماند; دور را برای تو نزدیک و نزدیک را برای تو دور می نمایاند .» تا توانی می گریز از یار بد یار بد بدتر بود از مار بد مار بد تنها تو را بر جان زند یار بد بر جان و بر ایمان زند به همان اندازه که دوستان صالح و خوب انسان را در رسیدن به موفقیت کمک می کنند، دوستان نااهل نیز به همان اندازه او را از مرحله موفقیت پرت می نمایند . همنشینی با بدان گذشته از اینکه بر روی انسان تاثیر بد می گذارد و مایه قساوت قلب می شود، ممکن است انسان را در قهر و عذاب الهی سهیم گرداند . در آغاز بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در میان بت پرستان حجاز فردی بنام «عقبة بن ابی معیط » بود، وی در حالی که مشرک و بت پرست بود، میهمان نواز هم بود . روزی پیامبر صلی الله علیه و آله بر او می گذشت، عقبه از آن حضرت خواست که با وی غذا بخورد . حضرت به او فرمود: بر سر سفره تو نمی نشینم مگر آنکه مسلمان شوی . عقبه وقتی دید که پیامبر صلی الله علیه و آله برای نشستن بر سفره او این چنین شرطی گذاشته است، شهادتین بر زبان جاری کرد و مسلمان شد . در عین حال عقبه دوستی به نام «ابی » داشت، او وقتی از این واقعه با خبر شد، با ناراحتی و عصبانیت نزد عقبه آمد و وی را مورد سرزنش قرار داده و گفت: تو از دین خودت خارج شدی؟ عقبه پاسخ داد: کسی بر من میهمان شد که حاضر نشد تا مسلمان نشوم بر سر سفره ام بنشیند . ابی به او گفت: حالا من دوستی خودم را با تو قطع می کنم، مگر آنکه به دین خودت برگردی و به پیامبر توهین کنی . با اصرار زیاد ابی، عقبه همین کار را کرد و از اسلام خارج شد و عاقبت در جریان جنگ بدر به دست سپاهیان اسلام کشته شد . ابی نیز در جنگ احد به دست مسلمین کشته شد و هر دو در حال شرک مردند . در این رابطه آیات 27 تا 29 سوره فرقان نازل گردید که در آن وصف حال و سرنوشت عقبه آمده است: «ویوم یعض الظالم علی یدیه یقول یا لیتنی اتخذت مع الرسول سبیلا × یا ویلتی لیتنی لم اتخذ فلانا خلیلا × لقد اضلنی عن الذکر بعد اذ جاءنی وکان الشیطان للانسان خذولا» ; «روزی که آن فرد ستمگر (عقبه) دستان خود را می گزد و می گوید: کاش راه پیامبر را انتخاب کرده بودم . وای بر من، ای کاش با فلانی (ابی) دوست نمی شدم . او مرا از یادآوری [حق] گمراه ساخت بعد از اینکه [یاد حق] به سراغ من آمده بود . و شیطان همیشه خوار کننده انسان بوده است .» حق ذات پاک الله الصمد که بود به مار بد از یار بد مار بد جانی ستاند از سلیم یار بد آرد سوی نار مقیم (14) در این آیات و با توجه به این ماجرا نقش و تاثیر مخرب دوست ناصالح در گمراهی انسان مشخص می گردد . این داستان به ما هشدار می دهد که از دوستی با دوستان ناصالح که ممکن است به توهین و جسارت نسبت به پیامبر صلی الله علیه و آله منجر گردد، دوری گزینیم . امام علی علیه السلام فرمودند: «لا ینبغی للمرء المسلم ان یواخی الفاجر فانه یزین له فعله ویحب ان یکون مثله ولا یعینه علی امر دنیاه ولا امر معاده ومدخله الیه ومخرجه من عنده شین علیه; (15) شایسته نیست که یک انسان مسلمان با فرد فاجر [و تبهکار] رابطه برادرانه برقرار کند، زیرا او عمل و رفتار خود را برایش زینت می دهد و دوست دارد که او هم به مانند خودش شود و او را نه در امر دنیا و نه در امر آخرتش یاری نمی کند و رفت و آمدش برای او ننگ است .» 9 . استفاده از تجربه ها یکی دیگر از عوامل موفقیت، استفاده از تجربیات است . آنهایی که خود را بی نیاز از تجربه می دانند به مقصد نخواهند رسید . چنان که علی علیه السلام فرمودند: «من غنی عن التجارب عمی عن العواقب; (16) کسی که خود را از تجربه ها بی نیاز بداند، سرانجام [امور] را نخواهد دید .» کسی که دنبال هدفی عالی است و برای رسیدن به آن باید از گردنه های پر پیچ و خم عبور کند تا بر مشکلات پیروز شود، باید بداند که در این راه نیازمند تجربه است . امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمودند: «کل معونة تحتاج الی التجارب; (17) هر امر مشکلی [که کمک لازم دارد] به داشتن تجربه ها نیازمند است .» درباره ارزش و اهمیت تجربه همین قدر کافی است که حفظ تجربه ها یکی از نشانه های عقل و خردمندی است . علی علیه السلام در نامه خود به فرزندشان امام مجتبی علیه السلام فرمودند: «والعقل حفظ التجارب; (18) [از نشانه های عقل [و خردمندی] حفظ تجربه هاست .» همچنین آن حضرت در نهج البلاغه فرمودند: «ومن التوفیق حفظ التجربة; (19) حفظ تجربه بخشی از موفقیت است .» معمولا کسانی که در پی اهداف عالی هستند، دشمنانی فرصت طلب نیز دارند که در حال مکر و نیرنگ اند . استفاده از تجربه یکی از راههای شناخت فریب و نیرنگ است . خوش بود گر محک تجربه آید به میان تا سیه روی شود هر که در او غش باشد (20) امام علی علیه السلام فرمودند: «من لم یجرب الامور خدع; (21) آن کس که کارها را تجربه نکند، نیرنگ می خورد .» به قول رودکی: برو، زتجربه روزگار بهره بگیر که بهر دفع حوادث تو را به کار آید باید از تجربه های بدست آمده بهترین استفاده را برد، چراکه بدبختی و شقاوتی از این بدتر نیست که از تجربه های بدست آمده استفاده نشود . این نکته را حضرت امیر علیه السلام در نامه ای به ابوموسی اشعری گوشزد کرده و فرمودند: «فان الشقی من حرم نفع ما اوتی من العقل والتجربة; (22) البته انسان شقی آن کسی است که از ثمرات عقل و تجربه، بهره مند نشود [و محروم بماند] .» در طول زندگی هر انسانی، حوادثی تلخ چرخه زندگی را دچار کندی می کند که البته اینها لازمه زندگی است، چرا که این تلخیها انسان را در مقابل مشکلات و حوادث آینده آبدیده می کند . مواجهه با مشکلات و استفاده از تجربه های انجام شده پیش نیاز زندگی است . امام علی علیه السلام فرمودند: «ومن لم ینفعه الله بالبلاء والتجارب لم ینتفع بشی ء من العظة; (23) کسی را که خداوند بوسیله گرفتاریها و تجربه ها سود نرساند، از هیچ گونه موعظه ای بهره مند نخواهد شد .» 10 . مشورت شور و مشورت با صاحبان اندیشه های پاک و همتهای عالی، مسیر انسان را در رسیدن به اهداف عالی هموار می سازد . اشرف مخلوقات، حضرت نبی اکرم صلی الله علیه و آله - که عصاره خلقت بود - به همان اندازه که دیگران را به مشورت کردن دعوت می کرد، خود نیز سعی وافر داشت تا در کارها مشورت کند، چنان که در جریان جنگ خندق چنین کرد . هر کسی برای انجام کارهای مهم نیازمند پشتوانه ای قوی است تا در بحرانها کمک و یار و مدد کار او باشد . مشورت یکی از پشتوانه های بزرگ مردان الهی است . علی علیه السلام فرمودند: «لا ظهیر کالمشاورة; (24) پشتوانه ای همچون مشورت نیست .» مشورت در کارها واجب شود تا پشیمانی در آخر کم شود (25) از فرمایشات علی علیه السلام در نهج البلاغه استفاده می شود کسانی که دارای استبداد رای هستند و عقیده خود را برترین می دانند، در معرض خطری عظیم هستند . حضرت فرمود: «والاستشارة عین الهدایة وقد خاطر من استغنی برایه; (26) مشورت نمودن چشمه هدایت است و کسی که [به خاطر رای شخصی] خود را مستغنی از دیگران بداند، خویشتن را به خطر می افکند .» همچنین می فرمایند: «من استبد برایه هلک ومن شاور الرجال شارکها فی عقولها; (27) کسی که در رای خویش مستبد باشد، هلاک می شود و کسی که با مردان مشورت نماید، در عقلهای آنان شریک خواهد شد .» مشورت ادراک و هشیاری دهد عقلها مر عقل را یاری دهد گفت پیغمبر بکن ای رای زن مشورت کالمستشار مؤتمن (28) ترک مشورت در مسائل معنوی ومادی، شکستهای جبران ناپذیری به بار می آورد و در مقابل، مشورت با مردان خودساخته و صالح و صاحبان افکار عالی، انسان را در شناخت موارد خطا و اشتباه کمک می کند و از مواجهه با خطا مصونیت می بخشد . پرچمدار هدایتگران، مولی علی علیه السلام فرمودند: «من استقبل وجوه الآراء عرف مواقع الخطاء; (29) کسی که از افکار [دیگران استقبال کند، موارد خطا را می شناسد .» با چه کسانی مشورت کنیم؟ لازم است فردی طرف مشورت قرار گیرد که علاوه بر فهم و خرد و آگاهی نسبت به امر مشاوره، بتوان از مشورت با او بهره مند شد، به دیگر سخن به فرمایش مولی علی علیه السلام باید با کسی مشورت کرد که عقل او را بپذیرد: «لا تشاور من لا یصدقه عقلک; (30) با کسی که عقلت او را تصدیق نمی کند مشورت نکن .» گویند که بی مشورت کار مکن الحق سخنی خوشست انکار مکن لیکن به کسی که از غمت غم نخورد گر در ز دهن بریزد اظهار مکن برای رسیدن به اهداف و دوری از حسرت و پشیمانی لازم است انسان با افراد نصیحت گر، عالم و صاحب تجربه مشورت کند . علی علیه السلام می فرمایند: «اما بعد فان معصیة الناصح الشفیق العالم المجرب تورث الحسرة وتعقب الندامة; (31) مخالفت با شخص نصیحتگری که مهربان و عالم و صاحب تجربه است، موجب حسرت می شود و پشیمانی را به دنبال دارد .» همچنین آن حضرت فرمودند: «افضل من شاورت ذو التجارب; (32) برترین کسی که با او به مشورت می نشینی کسی است که تجربه ها اندوخته است .» مشورت کن با گروه صالحان بر پیمبر امر شاورهم بدان امر هم شوری برای آن بود کز تشاور سهو و کژ کمتر رود این خردها چون مصابیح انورست بیست مصباح از یک روشنتر است (33) با چه کسانی مشورت نکنیم؟ امام علی علیه السلام در توصیه خویش به فرماندار بصره، او را از مشورت با چند گروه برحذر می دارد: «ولا تدخلن فی مشورتک بخیلا یعدل عن الفضل ویعدک الفقر ولا جبانا یضعفک عن الامور ولا حریصا یزین لک الشره بالجور فان البخل والجبن والحرص غرائز شتی یجمعها سوء الظن بالله; (34) بخیل را در مشورت خود دخالت نده که تو را از بخشش [و نیکوکاری] باز می دارد و به تو وعده تنگدستی می دهد . ترسو را در مشورت کردن دخالت نده که در [انجام] کارها [روحیه] تو را سست می کند و حریص را [در مشورت کردن دخالت نده] که حرص را با ستمکاری در نظرت زینت می دهد . همانا بخل و ترس و حرص، غرائز گوناگونی هستند که ریشه آنها بدگمانی به خدای بزرگ است .» 11 . نظم و برنامه ریزی اولیای بزرگ اسلام، رعایت نظم و برنامه ریزی در کارها را از جمله مهمترین مسائل در زندگی انسان شمرده، آن را مورد تاکید قرار داده اند . علی علیه السلام در ضمن وصیت خود، خطاب به امام حسن و امام حسین علیهما السلام می فرمایند: «اوصیکما وجمیع ولدی واهلی ومن بلغه کتابی بتقوی الله ونظم امرکم; (35) شما و همه فرزندانم و هر کس که نامه ام به او می رسد را به ترس از خدا و نظم در کارهایتان سفارش می کنم .» برای هر انسانی شایسته است در همه کارهای زندگی برنامه منظمی داشته باشد تا بتواند از عمر خویش بهترین بهره را ببرد . یکی از نشانه های نظم این است که انسان اوقات شبانه روز را بر نیازمندیهای خویش تقسیم کند و زیر بنای زندگی را که نظم است، محکمتر سازد و از بی نظمی که ضایع کننده عمر و بر باد دهنده استعدادهاست، دوری کند . علی علیه السلام در این باره می فرمایند: «للمؤمن ثلاث ساعات، فساعة یناجی فیها ربه وساعة یرم معاشه وساعة یخلی بین نفسه وبین لذتها فیما یحل ویجمل . ولیس للعاقل ان یکون شاخصا الا فی ثلاث، مرمة لمعاش او خطوة فی معاد او لذة فی غیر محرم; (36) برای مؤمن [در شبانه روز] سه ساعت [و زمان] وجود دارد، زمانی که در آن با پروردگار خویش مناجات می کند و زمانی که هزینه زندگی را تامین می کند و زمانی برای واداشتن نفس به لذتهایی که حلال و مایه زیبایی آن است . خردمند را نشاید جز آن که در پی سه چیز شاخص باشد، تامین زندگی یا گام نهادن در راه آخرت یا [به دست آوردن] لذتهای حلال .» نظم و برنامه، سامان دهنده زندگی و وسیله ای برتر برای رسیدن به اهداف بزرگ است . با برنامه ریزی صحیح در زندگی می توان ساعات عمر را پربار و از اتلاف عمر جلوگیری کرد . بهره گیری از زندگی یکی از میوه های نظم وبرنامه ریزی است . یکی از شاگردان حضرت امام خمینی رحمه الله می گوید: «نظم دقیق در زندگی از ویژگیهای معروف امام است . به راستی عجیب بود که حتی برای مطالعه و قرائت قرآن و کارهای مستحب و حتی زیارتها و دعاهایی که در وقت خاص هم وارد نشده بود، وقت خاص را تنظیم کرده بودند و هر کاری را بر طبق همان زمان بندی و تنظیم خاص انجام می دادند، بطوری که برای هر کس که مدتی با ایشان مانوس و معاشر می شد، مشخص بود که در چه ساعتی، مشغول چه کاری و انجام چه عملند، اگر چه در حضور ایشان نباشد و فرسنگها از محضرشان دور و جدا باشد . (37) » ثمره این نظم دقیق را در زندگی امام امت مشاهده کرده ایم . امام علی علیه السلام با توجه به تاثیر نظم در نتیجه بخشی کارها، بر انجام امور روزانه در وقت خود به مالک اشتر سفارش می کند که: «وامض لکل یوم عمله فان لکل یوم ما فیه; (38) کار هر روز را در همان روز انجام ده [و آن را به روز بعد موکول مکن] زیرا برای هر روز کار خاصی است [که مجال انجام عقب افتادگیها را نمی دهد] .» پی نوشت: 1) نهج البلاغه، حکمت 370 . 2) همان، حکمت 403 . 3) غررالحکم، شماره 10944 . 4) همان، شماره 555 . 5) نهج البلاغه، حکمت 327 . 6) همان، حکمت 332 . 7) همان، حکمت 47 . 8) ابن یمین . 9) نهج البلاغه، خطبه 241 . 10) همان، حکمت 211 . 11) لامع . 12) نهج البلاغه، نامه 69 . 13) همان، حکمت 38 . 14) مولوی . 15) کافی، ج 2، ص 460، ح 2 . 16) غررالحکم، شماره 10162 . 17) بحار، ج 75، ص 7، حدیث 59 . 18) نهج البلاغه، نامه 31 . 19) همان، حکمت 211 . 20) حافظ . 21) بحار الانوار، ج 74، ص 422; ارشاد مفید، ج 1، ص 300 . 22) نهج البلاغه، نامه 78 . 23) بحار الانوار، ج 2، ص 312; نهج البلاغه، خطبه 176 . 24) نهج البلاغه، حکمت 54 . 25) مولوی . 26) نهج البلاغه، حکمت 211 . 27) همان، حکمت 161 . 28) مولوی . 29) نهج البلاغه، حکمت 173 . 30) بحار الانوار، ج 72، ص 103، ح 33; مصباح الشریعه، ص 152، الباب الثانی والسبعون فی المشاورة . 31) نهج البلاغه، خطبه 35 . 32) غرر الحکم، شماره 10075 . 33) مولوی . 34) نهج البلاغه، نامه 53 . 35) همان، نامه 47 . 36) همان، حکمت 390 . 37) پا به پای آفتاب، امیررضا ستوده، ج 2، ص 170، نشر پنجره . 38) نهج البلاغه، نامه 53 .